باران

نا نوشته ها

باران

نا نوشته ها

یادش بخیر

شرجی تر ازباران برایت گریه کردم

هر شب نشستم در عزایت گریه کردم


با آنکه آغوشم تهی بود از خیالت

هق هق به روی شانه هایت گریه کردم

روی تمام خاطراتم غم نشسته

تشنه برای گونه هایت گریه کردم

دل را به دریا میزنم از شوق دیدار

در غربت گنگ صدایت گریه کردم

تنها نشستم در حصار بی قراری

بی تاب در حال و هوایت گریه کردم

یادش بخیر آن لحظه های خیس دیروز


وقتی که من هم پا به پایت گریه کردم

 

نظرات 2 + ارسال نظر
باران جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:42 ب.ظ http://www.cheshmebarooni.blogsky.com

سلام به منم سر بزن

محمد پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:54 ق.ظ http://shanc.blogsky.com

سلام
فکر کردم برای این پست نظر گذاشتم!!!
نمیدونم!
اما بروزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد